یا کاشف الکروب؛ ای از بین برنده ی غمها
عصر جمعه، حالم زیاد خوب نبود. نمی دونستم چی کارکنم. خوشحال نبودم. دست و دلم به هیچ کاری نمی رفت. تو تعطیلاتم بودم، که کلا آدمناراحت و افسرده میشه. در کنارش چون از خدا دور میشه یه ناراحتی به خاطر دوری از مبدا و اصل خودش هم بهش دست میده(کهالبته دینمون برای اینکار چاره گذاشته، من عمل نکردم) و داشته باشید این موضوع روکه عصرای جمعه آدم کلا دلش گرفتست.
درباره این سایت